درس‌های ليبی
عدالت عدالت

اين مسأله که شورشيان ليبی جشن پيروزی خود را در بن‌غازی و نه در طرابلس برگزار کردند، مؤيد اين واقعيت است که پايتخت کشور برای «شورای انتقالی ملی» هنوز آن‌چنان هم مطمئن نيست. درگيری‌های مسلحانه مکرر در مناطق مختلف شهر و هم‌چنين ظهور گروهای ناشناس مقاومت مثل «جبهه رهايی‌بخش ليبی»، که به رژيم گذشته وفادارند، اين ظن را تشديد می‌کند. هم‌چنين خواست رييس شورای انتقالی، مصطفی عبدالجليل که ناتو بايد به بمباران خود ادامه دهد تا از فرار و يا احيای نيروهای هوادار قذافی جلوگيری به عمل آيد، نشان می‌دهد که شورای موقت وی آن‌چنان هم که رسانه‌های غربی تلقين می‌کنند، مطمئن بر زين ننشسته است.

منبع: عصر ما
نويسنده: راينر روپ
۴ نوامبر ٢٠١١


مخارج جنگ ليبی برای غرب سنگين‌تر از منافع آن بود: چراغ اميد پيمان نظامی ناتو ظاهراً کور است.

 

اين مسأله که شورشيان ليبی جشن پيروزی خود را در بن‌غازی و نه در طرابلس برگزار کردند، مؤيد اين واقعيت است که پايتخت کشور برای «شورای انتقالی ملی» هنوز آن‌چنان هم مطمئن نيست. درگيری‌های مسلحانه مکرر در مناطق مختلف شهر و هم‌چنين ظهور گروهای ناشناس مقاومت مثل «جبهه رهايی‌بخش ليبی»، که به رژيم گذشته وفادارند، اين ظن را تشديد می‌کند. هم‌چنين خواست رييس شورای انتقالی، مصطفی عبدالجليل که ناتو بايد به بمباران خود ادامه دهد تا از فرار و يا احيای نيروهای هوادار قذافی جلوگيری به عمل آيد، نشان می‌دهد که شورای موقت وی آن‌چنان هم که رسانه‌های غربی تلقين می‌کنند، مطمئن بر زين ننشسته است.

با در نظر گرفتن اين واقعيت که قريب تنها يک‌سوم مردم ليبی در بخش شرقی شورشی کشور که شديداً تحت تأثير اسلام‌گرايان قرار دارد زندگی می‌کنند و شورشيان در غرب کشور به عنوان اشغال‌گر، تاراج‌گر و قاتل محسوب می‌گردند، چشم‌انداز آشتی و صلح مابين گروه‌های مختلف اجتماعی ضعيف به نظر می‌رسد. اين واقعيت که شورشيان بن‌غازی و اسلام‌گرايان مصراته می‌خواهند بی‌توجه به آرای اکثريت مردم، قواعد سياست‌های آتی کشور را تعيين کنند، يقيناً در اين کشور که هنوز فرهنگ قبيله‌ای در آن ريشه دارد، درگيری‌ها و بحران‌های ديگری را به دنبال خواهد داشت.

علاوه بر آن، اقتصادی ليبی که در اثر جنگ، سرنگونی و اغتشاش به طور کامل متوقف گرديده است، کارها را دشوارتر می‌کند و حتا جنگجويان پيروزمند نيز شانسی برای يافتن کار ندارند. در عوض بيش از حد لازم اسلحه در دست مردم است. تجربيات کشورهای ديگر نشان می‌دهد که در چنين اوضاعی بيکاران مسلح به گروه‌های سکتاريستی و يا بزه‌کار می‌پيوندند و ديگر شهروندان را مرعوب می‌سازند.

تاکنون افرادی که در خدمت سازمان‌های جاسوسی غرب قرار داشته‌ و از مهاجرت غرب بازگشته اند، نتوانسته اند خود را در رأس «انقلاب» جای دهند. چراغ اميد ناتو ظاهراً کور از آب درآمده است. ولی برعکس، گروه‌های جهاديون که در مبارزه آبديده شده اند و بسياری از آن‌ها در افغانستان زير پرچم «القاعده» عليه نيروهای آمريکايی مبارزه کرده اند، قدرت اصلی نظامی را در اختيار دارند. آن‌ها حاضر نيستند گردن به انقياد مهاجرين بنهند و يا پيروزی خود را پيروزی آن‌ها بدانند. اکنون برای آن‌که ليبيايی‌های غرب‌گرا به قدرت برسند، ناتو مجبور است برای بار دوم راه آن‌ها را با بمباران‌های هوايی هموار سازد، ولی اين بار عليه جهاديون. اين تأمل احتمالاً يکی از دلايل خودداری نسبتاً طولانی ناتو برای متوقف کردن بمباران‌های خود بود، با اين‌که کشور از طرف شورای انتقالی مدتی بود که «آزاد» اعلام گرديده بود.

علاوه برآن، اين‌طور به نظر می‌رسد که به دلايل  سياسی، استراتژيکی و اقتصادی، مخارج جنگ ليبی برای قدرت‌های پيروزمند غربی به مراتب سنگين‌تر از منافع احتمالی آن گرديده ‌است. به ويژه آمريکايی‌ها نگران ١٠‌هزار موشک ضدهوايی منقول از زرادخانه ارتش ليبی می‌باشند که مفقود‌الاثر گرديده اند. اگر در نظر بگيريم که اين موشک‌ها از همان نوع موشک‌هايی هستند‌، که در افغانستان سرنوشت ارتش شوروی را رقم زدند، می‌توان هيجان‌زدگی واشنگتن را درک کرد.

در حال حاضر به علت ورود سلاح‌ها، مهمات و مواد منفجره ارزان به کشورهای همسايه ليبی و فرای آن‌ها، خطر بی‌ثباتی بيش‌تر تمامی منطقه تشديد يافته است. به همين خاطر بود که رؤسای کشورها و دولت‌های اتحاديه آفريقا حمله ناتو به ليبی را به طور قاطع رد کردند و اکنون پيمان جنگی بروکسل را مسؤول پيدايش اين روند خطرناک می‌دانند.

ليبی نمونه‌ای برای کشورهای جهان گرديده تا به غرب اعتماد نکنند. قذافی در آغاز هزاره سوم به خاطر احيای روابط دوستانه با غرب نيرو و قدرت نظامی کشور را تقليل داد و برنامه‌های خود برای توليد سلاح‌های اتمی، بيولوژيکی و شيميايی را متوقف ساخت. رهبران کشورهای غربی به عنوان پاداش اين خلع‌يد داوطلبانه، قذافی را مورد تفقد قرار دادند. ايالات متحده آمريکا حتا قول پيمان عدم تجاوز به او داد. اکنون کره شمالی اعلام کرد که هرگز فريب قول و قرارهای آمريکا را نخواهد خورد، هر قدر هم که شيرين و وسوسه‌انگيز باشند. همين‌طور کشورهای ديگر نيز بايد به دنبال نمونه ليبی در اين امر مصمم‌تر گرديده باشند که تنها وجود سلاح‌های اتمی محافظ مؤثری در قبال تهديدات و خطرات ناشی از امپرياليست‌های غربی می‌باشد.

مورد قذافی همين‌طور نشان داد که روابط خوب شخصی با قدرتمندان غربی هيچ‌نوع تضمينی در مقابل حملات آنان ارايه نمی‌دارد. برعکس، مورد سوريه نشاان می‌دهد که با ايجاد روابط خوب با مسکو و پکن، کوشش‌های غرب برای کسب اجازه حمله از طرف سازمان ملل متحد با يک وتو بلوکه می‌گردد. قاعدتاً بايد کشورهای جهان سوم و به ويژه کشورهای آفريقايی اين درس را که نه غرب، بلکه روسيه و چين از نظر ديپلماتيک و اقتصادی منفعت خواهند برد، آموخته باشند.

و سرانجام اين ناتو است که به دنبال حمله به ليبی به طور بی‌سابقه‌ای دچار اختلاف نظر گرديده است. تنها ۸ عضو از اين پيمان در اين جنگ به طور مستقيم شرکت داشتند. ناتو ظاهراً قادر به انجام اقدامات مشترک نبود. 


November 12th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی